گلشيد گلشيد ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

گلشید و پدر بزرگ

وقتي پيش ما بود

گلشيد جون امروز وقتي پيش ما بود براش داستان تعريف كردم او منو اينطور نيگا ميكرد     وبعدش هم اينجوري   و دست آخر هم   وقتي ديدم داره گريه ميكنه روي شكم خوابوندمش ولي وقتي به صورتش نگاه كردم ديدم يه مقدار دور لبش ماس ماليه ...
28 آذر 1391

نگهداري بچه هم خيلي سخته ها

من كه يادم رفته كه چقدر نگهداري بچه سخته خدا الهي صبر به همه مامانا بده باباها كه اغلب براي چند دقيقه حاضرند بچه را نگه دارند.مثل امروز كه من فقط تونستم ده دقيقه گلشيد جون را بغل كنم وبقيه كارها را گذاشتم براي مامان بزرگش و الان هم اومدم وب نويسي اين هم چند تا عكس از زمانهاي مختلف از گلشيد جونم و عكس پايين هم كه خودم درست كردم ...
25 آذر 1391

امید داشتیم بخوابه اما...

امروز مامان گلشید جون امتحان داشت واسه همین دیشب ما اون رو به حمام بردیم (آخه هر وقت حمام میکنه تمام شب رو بخوبی میخوابه) به امید یه خواب خوش اما فقط دو ساعت خوابید و مامانش رو تا ساعت ٢ صبح بیدار نگه داشت. بابا بزرگ نوشت: اين پست توسط باباي گلشيد جون نوشته شده وهيچ ربطي هم به من نداره ولي خداييش عكسه قشنگه و جواب كامنت ها هم چون براي من نيست نميدم و امشب سعي ميكنم براي وبلاگ يه نويسنده بنام بابا ومامان گلشيد اعلام كنم تا با پسورد من وارد نشن ...
23 آذر 1391

پدر بزرگ دست و دل باز شد

گلشيد جون امروز هم چند ساعتي مهمان ما بود.يعني هست.چون همين الان هم خانه ماست و عمه مريم و مامان بزرگش در حال نگهداري ديشب براي اولين بار به دلمان افتاد كه يك پيراهن براي نوه جون بگيرم(ولخرجي هاي من) ورفتم يك بلوز قرمز رنگ براي گلشيد جون گرفتم!! البته  براي ارسطو(نوه دختري)  كه دوماه بزرگتر بود و دائم خانه ما بود هرگز چيزي نخريدم (دليلش اين بود كه همسرم ميگفت آنها دارا هستند ونياز به وسيله تو ندارند) امروز بعد از اومدن گلشيد پيراهن را به تنش كردم وعكس ازش گرفتم. اين عكس موقع ورود گلشيد جون به خانه ماست و از اينكه لباس براش خريدم داره ذوق ميكنه اين هم عكسي است كه بعد از پوشاندن لباس به گلشيد جون. بچه داره تعجب ميك...
20 آذر 1391

دوماهگيت مبارك گلشيد جونم

اگر چه دو روز از دو ماهگيت گذشته ولي براي تبريك گفتن دير نيست.گلشيد جون چند روز پيش با بابا ومامانش به مسافرت رفتند و ما هم چند عكس ازش گرفته بوديم كه يكي از آنها اينه ودوتا هم در پست قبلي گذاشتم ...
4 آذر 1391
1